سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 245

1. هر که بی او زندگانی می‌کند

2. گر نمی‌میرد گرانی می‌کند

3. من بر آن بودم که ندهم دل به عشق

4. سروبالا دلستانی می‌کند

5. مهربانی می‌نمایم بر قدش

6. سنگ دل نامهربانی می‌کند

7. برف پیری می‌نشیند بر سرم

8. همچنان طبعم جوانی می‌کند

9. ماجرای دل نمی‌گفتم به خلق

10. آب چشمم ترجمانی می‌کند

11. آهن افسرده می‌کوبد که جهد

12. با قضای آسمانی می‌کند

13. عقل را با عشق زور پنجه نیست

14. احتمال از ناتوانی می‌کند

15. چشم سعدی در امید روی یار

16. چون دهانش درفشانی می‌کند

17. هم بود شوری در این سر بی خلاف

18. کاین همه شیرین زبانی می‌کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو گل شکفته بدم پیش ازین ز شادی وصل
* به غم فرو شدم اکنون بنفشه‌وار دریغ
شعر کامل
عطار
* تابوت من ز تاک و کفن هم ز برگ تاک
* در میکده بباده مرا شست و شو کنید
شعر کامل
فیض کاشانی
* توانگرا در رحمت به روی درویشان
* مبند و گر تو ببندی خدای بگشاید
شعر کامل
سعدی