سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 304

1. آن کیست که می‌رود به نخجیر

2. پای دل دوستان به زنجیر

3. همشیره جادوان بابل

4. همسایه لعبتان کشمیر

5. اینست بهشت اگر شنیدی

6. کز دیدن آن جوان شود پیر

7. از عشق کمان دست و بازوش

8. افتاده خبر ندارد از تیر

9. نقاش که صورتش ببیند

10. از دست بیفکند تصاویر

11. ای سخت جفای سست پیوند

12. رفتی و چنین برفت تقدیر

13. کوته نظران ملامت از عشق

14. بی فایده می‌کنند و تحذیر

15. با جان من از جسد برآید

16. خونی که فروشدست با شیر

17. گر جان طلبد حبیب عشاق

18. نه منع روا بود نه تأخیر

19. آن را که مراد دوست باید

20. گو ترک مراد خویشتن گیر

21. سعدی چو اسیر عشق ماندی

22. تدبیر تو چیست ترک تدبیر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ره نیکمردان آزاده گیر
* چو استاده‌ای دست افتاده‌گیر
شعر کامل
سعدی
* کنون که از کمر کوه موج لاله گذشت
* بیار کشتی می، نوبت پیاله گذشت
شعر کامل
صائب تبریزی
* به ذكر من خط نسیان کشیده ای امّا
* به فكر غير ز دستت قلم نمی افتد
شعر کامل
نظیری نیشابوری