سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 319

1. هر که بی دوست می‌برد خوابش

2. همچنان صبر هست و پایابش

3. خواب از آن چشم چشم نتوان داشت

4. که ز سر برگذشت سیلابش

5. نه به خود می‌رود گرفته عشق

6. دیگری می‌برد به قلابش

7. چه کند پای بند مهر کسی

8. که نبیند جفای اصحابش

9. هر که حاجت به درگهی دارد

10. لازمست احتمال بوابش

11. ناگزیرست تلخ و شیرینش

12. خار و خرما و زهر و جلابش

13. سایرست این مثل که مستسقی

14. نکند رود دجله سیرابش

15. شب هجران دوست ظلمانیست

16. ور برآید هزار مهتابش

17. برود جان مستمند از تن

18. نرود مهر مهر احبابش

19. سعدیا گوسفند قربانی

20. به که نالد ز دست قصابش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای صبر پای دار که پیمان شکست یار
* کارم ز دست رفت و نیامد به دست یار
شعر کامل
سعدی
* عالم چو کوه طور شد هر ذره‌اش پرنور شد
* مانند موسی روح هم افتاد بی‌هوش از لقا
شعر کامل
مولوی
* باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند
* موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد
شعر کامل
حافظ