سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 343

1. به عمر خویش ندیدم شبی که مرغ دلم

2. نخواند بر گل رویت چه جای بلبل باغ

3. تو را فراغت ما گر بود و گر نبود

4. مرا به روی تو از هر که عالمست فراغ

5. ز درد عشق تو امید رستگاری نیست

6. گریختن نتوانند بندگان به داغ

7. تو را که این همه بلبل نوای عشق زنند

8. چه التفات بود بر ادای منکر زاغ

9. دلیل روی تو هم روی توست سعدی را

10. چراغ را نتوان دید جز به نور چراغ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قیامتست سفر کردن از دیار حبیب
* مرا همیشه قضا را قیامتست نصیب
شعر کامل
سعدی
* من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم
* کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم
شعر کامل
سعدی
* مجو ایمنی در سرای فسوس
* که گه سندروسست و گاه آبنوس
شعر کامل
فردوسی