لینک اشتراک گذاری
کپی شد
سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 360

1. شمع بخواهد نشست بازنشین ای غلام

2. روی تو دیدن به صبح روز نماید تمام

3. مطرب یاران برفت ساقی مستان بخفت

4. شاهد ما برقرار مجلس ما بردوام

5. بلبل باغ سرای صبح نشان می‌دهد

6. وز در ایوان بخاست بانگ خروسان بام

7. ما به تو پرداختیم خانه و هرچ اندر اوست

8. هر چه پسند شماست بر همه عالم حرام

9. خواهیم آزاد کن خواه قویتر ببند

10. مثل تو صیاد را کس نگریزد ز دام

11. هر که در آتش نرفت بی‌خبر از سوز ماست

12. سوخته داند که چیست پختن سودای خام

13. اولم اندیشه بود تا نشود نام زشت

14. فارغم اکنون ز سنگ چون بشکستند جام

15. سعدی اگر نام و ننگ در سر او شد چه شد

16. مرد ره عشق نیست کش غم ننگست و نام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
* باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
شعر کامل
سعدی
* هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی
* پیداست نگارا که بلند است جنابت
شعر کامل
حافظ
* بوی پیراهن غباری از دل ما بر نداشت
* جذبه ای خواهم که یوسف را به کنعان آورد
شعر کامل
صائب تبریزی