سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 388

1. منم این بی تو که پروای تماشا دارم

2. کافرم گر دل باغ و سر صحرا دارم

3. بر گلستان گذرم بی تو و شرمم ناید

4. در ریاحین نگرم بی تو و یارا دارم

5. که نه بر ناله مرغان چمن شیفته‌ام

6. که نه سودای رخ لاله حمرا دارم

7. بر گل روی تو چون بلبل مستم واله

8. به رخ لاله و نسرین چه تمنا دارم

9. گر چه لایق نبود دست من و دامن تو

10. هر کجا پای نهی فرق سر آن جا دارم

11. گر به مسجد روم ابروی تو محراب منست

12. ور به آتشکده زلف تو چلیپا دارم

13. دلم از پختن سودای وصال تو بسوخت

14. تو من خام طمع بین که چه سودا دارم

15. عقل مسکین به چه اندیشه فرادست کنم

16. دل شیدا به چه تدبیر شکیبا دارم

17. سر من دار که چشم از همگان دردوزم

18. دست من گیر که دست از دو جهان وادارم

19. با توام یک نفس از هشت بهشت اولیتر

20. من که امروز چنینم غم فردا دارم

21. سعدی خویشتنم خوان که به معنی ز توام

22. که به صورت نسب از آدم و حوا دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضرورتست که عهد وفا به سر برمت
* و گر جفا به سر آید هزار چندینم
شعر کامل
سعدی
* سرشکم آمد و عیبم بگفت روی به روی
* شکایت از که کنم خانگیست غمازم
شعر کامل
حافظ
* ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد
* باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی