غزل شمارهٔ 400
1. وه که در عشق چنان میسوزم
2. که به یک شعله جهان میسوزم
3. شمع وش پیش رخ شاهد یار
4. دم به دم شعله زنان میسوزم
5. سوختم گر چه نمییارم گفت
6. که من از عشق فلان میسوزم
7. رحمتی کن که به سر میگردم
8. شفقتی بر که به جان میسوزم
9. با تو یاران همه در ناز و نعیم
10. من گنه کارم از آن میسوزم
11. سعدیا ناله مکن گر نکنم
12. کس نداند که نهان میسوزم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده