سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 45

1. خوش می‌رود این پسر که برخاست

2. سرویست چنین که می‌رود راست

3. ابروش کمان قتل عاشق

4. گیسوش کمند عقل داناست

5. بالای چنین اگر در اسلام

6. گویند که هست زیر و بالاست

7. ای آتش خرمن عزیزان

8. بنشین که هزار فتنه برخاست

9. بی جرم بکش که بنده مملوک

10. بی شرع ببر که خانه یغماست

11. دردت بکشم که درد داروست

12. خارت بخورم که خار خرماست

13. انگشت نمای خلق بودن

14. زشتست ولیک با تو زیباست

15. باید که سلامت تو باشد

16. سهلست ملامتی که بر ماست

17. جان در قدم تو ریخت سعدی

18. وین منزلت از خدای می‌خواست

19. خواهی که دگر حیات یابد

20. یک بار بگو که کشته ماست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صد بار جان بدادم وز پای درفتادم
* بار دگر بزادم چون بانگ تو شنودم
شعر کامل
مولوی
* از زلف مشکبوی تو مجلس معطرست
* گوئی که عود خام بر آتش نهاده‌ئی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* نیلوفر ریاض ریاضت رخ من است
* از سیلی که می‌خورم از دست روزگار
شعر کامل
محتشم کاشانی