سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 450

1. بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران

2. کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران

3. هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد

4. داند که سخت باشد قطع امیدواران

5. با ساربان بگویید احوال آب چشمم

6. تا بر شتر نبندد محمل به روز باران

7. بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت

8. گریان چو در قیامت چشم گناهکاران

9. ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد

10. از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران

11. چندین که برشمردم از ماجرای عشقت

12. اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران

13. سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل

14. بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران

15. چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت

16. باقی نمی‌توان گفت الا به غمگساران


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوش ای پسر می خورده‌ای چشمت گواهی می‌دهد
* باری حریفی جو که او مستور دارد راز را
شعر کامل
سعدی
* ز بس که مهر تو با این و آن یقین دارم
* به دوستی تو با کائنات کین دارم
شعر کامل
محتشم کاشانی
* از لاله همی لعل کند کبک دری پر
* وز سبزه همی سبز کند زاغ سیه بال
شعر کامل
فرخی سیستانی