سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 452

1. فراق دوستانش باد و یاران

2. که ما را دور کرد از دوستداران

3. دلم دربند تنهایی بفرسود

4. چو بلبل در قفس روز بهاران

5. هلاک ما چنان مهمل گرفتند

6. که قتل مور در پای سواران

7. به خیل هر که می‌آیم به زنهار

8. نمی‌بینم بجز زنهارخواران

9. ندانستم که در پایان صحبت

10. چنین باشد وفای حق گزاران

11. به گنج شایگان افتاده بودم

12. ندانستم که بر گنجند ماران

13. دلا گر دوستی داری به ناچار

14. بباید بردنت جور هزاران

15. خلاف شرط یارانست سعدی

16. که برگردند روز تیرباران

17. چه خوش باشد سری در پای یاری

18. به اخلاص و ارادت جان سپاران


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی عمر زنده‌ام من و این بس عجب مدار
* روز فراق را که نهد در شمار عمر
شعر کامل
حافظ
* شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان
* ور نه پروانه ندارد به سخن پروایی
شعر کامل
حافظ
* شود به دولت او خاک شوره مهر گیا
* شود ز هیبت او سنگ خاره خاکستر
شعر کامل
انوری