سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 476

1. صبحم از مشرق برآمد باد نوروز از یمین

2. عقل و طبعم خیره گشت از صنع رب العالمین

3. با جوانان راه صحرا برگرفتم بامداد

4. کودکی گفتا تو پیری با خردمندان نشین

5. گفتم ای غافل نبینی کوه با چندین وقار

6. همچو طفلان دامنش پرارغوان و یاسمین

7. آستین بر دست پوشید از بهار برگ شاخ

8. میوه پنهان کرده از خورشید و مه در آستین

9. باد گل‌ها را پریشان می‌کند هر صبحدم

10. زان پریشانی مگر در روی آب افتاده چین

11. نوبهار از غنچه بیرون شد به یک تو پیرهن

12. بیدمشک انداخت تا دیگر زمستان پوستین

13. این نسیم خاک شیرازست یا مشک ختن

14. یا نگار من پریشان کرده زلف عنبرین

15. بامدادش بین که چشم از خواب نوشین برکند

16. گر ندیدی سحر بابل در نگارستان چین

17. گر سرش داری چو سعدی سر بنه مردانه وار

18. با چنین معشوق نتوان باخت عشق الا چنین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باور از مات نباشد تو در آیینه نگه کن
* تا بدانی که چه بودست گرفتار بلا را
شعر کامل
سعدی
* پنجهٔ تاک ز سرمای سحر می‌لرزد
* لاله از بهر همین کرده فروزان منقل
شعر کامل
وحشی بافقی
* وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من
* تلخ شد کام حسود از مردن شیرین من
شعر کامل
فروغی بسطامی