سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 513

1. ای ولوله عشق تو بر هر سر کویی

2. روی تو ببرد از دل ما هر غم رویی

3. آخر سر مویی به ترحم نگر آن را

4. کاهی بودش تعبیه بر هر بن مویی

5. کم می‌نشود تشنگی دیده شوخم

6. با آن که روان کرده‌ام از هر مژه جویی

7. ای هر تنی از مهر تو افتاده به کنجی

8. وی هر دلی از شوق تو آواره به سویی

9. ما یک دل و تو شرم نداری که برآیی

10. هر لحظه به دستانی و هر روز به خویی

11. در کان نبود چون تن زیبای تو سیمی

12. وز سنگ نخیزد چو دل سخت تو رویی

13. بر هم نزند دست خزان بزم ریاحین

14. گر باد به بستان برد از زلف تو بویی

15. با این همه میدان لطافت که تو داری

16. سعدی چه بود در خم چوگان تو گویی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد
* ناله کن بلبل که گلبانگ دل افکاران خوش است
شعر کامل
حافظ
* لاله‌اش از سیلیت نیلوفری شد آه آه
* ای معلم شرم از آن رویت نشد رویت سیاه
شعر کامل
وحشی بافقی
* معلم، غالبا، امروز درس عشق می‌گوید
* که در فریاد می‌بینیم طفلان را به مکتب‌ها
شعر کامل
هلالی جغتایی