سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 57

1. هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست

2. الحان بلبل از نفس دوستان توست

3. چون خضر دید آن لب جان بخش دلفریب

4. گفتا که آب چشمه حیوان دهان توست

5. یوسف به بندگیت کمر بسته بر میان

6. بودش یقین که ملک ملاحت از آن توست

7. هر شاهدی که در نظر آمد به دلبری

8. در دل نیافت راه که آن جا مکان توست

9. هرگز نشان ز چشمه کوثر شنیده‌ای

10. کو را نشانی از دهن بی‌نشان توست

11. از رشک آفتاب جمالت بر آسمان

12. هر ماه ماه دیدم چون ابروان توست

13. این باد روح پرور از انفاس صبحدم

14. گویی مگر ز طره عنبرفشان توست

15. صد پیرهن قبا کنم از خرمی اگر

16. بینم که دست من چو کمر در میان توست

17. گفتند میهمانی عشاق می‌کنی

18. سعدی به بوسه‌ای ز لبت میهمان توست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* امروز خندان آمدی مفتاح زندان آمدی
* بر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا
شعر کامل
مولوی
* به شوربختی ازان دل نهاده ام که نمک
* برای تلخی بادام بهتر از قندست
شعر کامل
صائب تبریزی
* گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
* روا بود که ملامت کنی زلیخا را
شعر کامل
سعدی