سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 627

1. خواهم اندر پایش افتادن چو گوی

2. ور به چوگانم زند هیچش مگوی

3. بر سر عشاق طوفان گو ببار

4. در ره مشتاق پیکان گو بروی

5. گر به داغت می‌کند فرمان ببر

6. ور به دردت می‌کشد درمان مجوی

7. ناودان چشم رنجوران عشق

8. گر فروریزند خون آید به جوی

9. شاد باش ای مجلس روحانیان

10. تا که خورد این می‌که من مستم به بوی

11. هر که سودانامه سعدی نبشت

12. دفتر پرهیزگاری گو بشوی

13. هر که نشنیدست وقتی بوی عشق

14. گو به شیراز آی و خاک من ببوی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مستان خدا گر چه هزارند یکی اند
* مستان هوا جمله دوگانه‌ست و سه گانه‌ست
شعر کامل
مولوی
* ای خضر حلالت نکنم چشمه حیوان
* دانی که سکندر به چه محنت طلبیده‌ست
شعر کامل
سعدی
* سرو سهی که هست شب و روز در قیام
* چون قامتت بدید بر او فرض شد نماز
شعر کامل
خواجوی کرمانی