سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 633

1. ای باد صبحدم خبر دلستان بگوی

2. وصف جمال آن بت نامهربان بگوی

3. بگذار مشک و بوی سر زلف او بیار

4. یاد شکر مکن سخنی زان دهان بگوی

5. بستم به عشق موی میانش کمر چو مور

6. گر وقت بینی این سخن اندر میان بگوی

7. با بلبلان سوخته بال ضمیر من

8. پیغام آن دو طوطی شکرفشان بگوی

9. دانم که باز بر سر کویش گذر کنی

10. گر بشنود حدیث منش در نهان بگوی

11. کای دل ربوده از بر من حکم از آن توست

12. گر نیز گوییم به مثل ترک جان بگوی

13. هر لحظه راز دل جهدم بر سر زبان

14. دل می‌تپد که عمر بشد وارهان بگوی

15. سر دل از زبان نشود هرگز آشکار

16. گر دل موافقت نکند کای زبان بگوی

17. ای باد صبح دشمن سعدی مراد یافت

18. نزدیک دوستان وی این داستان بگوی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو خواجه را اجل از ملک پنبه خواهد کرد
* چه اعتبار به پشمی که در کلاهش هست؟
شعر کامل
اوحدی
* شراب اگر نبود، آتشم به ساغر کن
* گدای میکده را شعله در کدو کافی ست
شعر کامل
حزین لاهیجی
* چنین است سوگند چرخ بلند
* که بر بیگناهان نیاید گزند
شعر کامل
فردوسی