سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 94

1. خورشید زیر سایه زلف چو شام اوست

2. طوبی غلام قد صنوبرخرام اوست

3. آن قامتست نی به حقیقت قیامتست

4. زیرا که رستخیز من اندر قیام اوست

5. بر مرگ دل خوشست در این واقعه مرا

6. کآب حیات در لب یاقوت فام اوست

7. بوی بهار می‌دمدم یا نسیم صبح

8. باد بهشت می‌گذرد یا پیام اوست

9. دل عشوه می‌فروخت که من مرغ زیرکم

10. اینک فتاده در سر زلف چو دام اوست

11. بیچاره مانده‌ام همه روزی به دام او

12. و اینک فتاده‌ام به غریبی که کام اوست

13. هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود

14. تا خود غلام کیست که سعدی غلام اوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* محراب ابرویت بنما تا سحرگهی
* دست دعا برآرم و در گردن آرمت
شعر کامل
حافظ
* ز خنده رویی گردون فریب رحم مخور
* که رخنه های قفس رخنه رهایی نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* نفسی بیا و بنشین سخنی بگوی و بشنو
* که قیامتست چندان سخن از دهان خندان
شعر کامل
سعدی