گفتار (12)
هر که دشمن کوچک را حقیر میشمارد بدان ماند که آتش اندک را مهمل میگذارد
1. امروز بکش چو میتوان کشت
2. کاتش چو بلند شد جهان سوخت
3. مگذار که زه کند کمانرا
4. دشمن که به تیر میتوان دوخت
سخن در میان دو دشمن چنان گوی که اگر دوست گردند شرم زده نباشی
5. میان دو کس جنگ چون آتشست
6. سخن چین بدبخت هیزم کشست
7. کنند این و آن خوش دگرباره دل
8. وی اندر میان کوربخت و خجل
9. میان دو تن آتش افروختن
10. نه عقلست و خود در میان سوختن
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده