سعدی_مواعظقصیده ها (فهرست)

قصیدهٔ شمارهٔ 40

1. جهان بگشتم و آفاق سر به سر دیدم

2. به مردمی که گر از مردمی اثر دیدم

3. مگر که مرد وفادار از جهان گم شد

4. وفا ز مردم این عهد هیچ اگر دیدم

5. ز من مپرس که آخر چه دیدی از دوران

6. هر آن چه دیدم این نکته مختصر دیدم

7. بدین صحیفهٔ مینا به خامهٔ خورشید

8. نبشته یک سخن خوش به آب زر دیدم

9. که ای به دولت ده روز گشته مستظهر

10. مباش غره که از تو بزرگتر دیدم

11. کسی که تاج زرش بود در صباح به سر

12. نماز شام ورا خشت زیر سر دیدم

13. چو روزگار همی بگذرد رو ای سعدی

14. که زشت و خوب و بد و نیک در گذر دیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عالم چو کوه طور شد هر ذره‌اش پرنور شد
* مانند موسی روح هم افتاد بی‌هوش از لقا
شعر کامل
مولوی
* دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل
* مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
شعر کامل
حافظ
* تا صبا شانه بر آن سنبل خم در خم زد
* آشیان دل یک سلسله را بر هم زد
شعر کامل
فروغی بسطامی