لینک اشتراک گذاری
کپی شد
سعدی_مواعظقطعه ها
شمارهٔ 61 : شد غلامی به جوی کاب آرد
شمارهٔ 62 : من هرگز آب چاه ندیدم چنین مداد
شمارهٔ 63 : مر تو را چون دو کار پیش آید
شمارهٔ 64 : دانی که بر نگین سلیمان چه نقش بود
شمارهٔ 65 : ز دست ترشروی خوردن تبرزد
شمارهٔ 66 : روزی به سرش نبشته بودند
شمارهٔ 67 : از دست تهی کرم نیاید
شمارهٔ 68 : کسی به حمد و ثنای برادران عزیز
شمارهٔ 69 : گر جهان فتنه گیرد از چپ و راست
شمارهٔ 70 : کاملانند در لباس حقیر
شمارهٔ 71 : سخن گفته دگر باز نیاید به دهن
شمارهٔ 72 : اگر صد دفتر شیرین بخوانی
شمارهٔ 73 : خر به سعی آدمی نخواهد شد
شمارهٔ 74 : تشنهٔ سوخته در چشمهٔ روشن چو رسید
شمارهٔ 75 : هیچ دانی که آب دیدهٔ پیر
شمارهٔ 76 : دوستان سخت پیمان را ز دشمن باک نیست
شمارهٔ 77 : حریف عمر به سر برده در فسوق و فجور
شمارهٔ 78 : یاد دارم ز پیر دانشمند
شمارهٔ 79 : بسا بساط خداوند ملک دولت را
شمارهٔ 80 : وفا با هیچکس کردست گیتی
شمارهٔ 81 : نه سام و نریمان و افراسیاب
شمارهٔ 82 : هر که مقصود و مرادش خور و خوابست از عمر
شمارهٔ 83 : چو دولت خواهد آمد بنده‌ای را
شمارهٔ 84 : بسیار برفتند و به جایی نرسیدند
شمارهٔ 85 : تا سگان را وجود پیدا نیست
شمارهٔ 86 : اگر خونی نریزد شاه عالم
شمارهٔ 87 : نکنی دفع ظالم از مظلوم
شمارهٔ 88 : هر کجا دردمندی از سر شوق
شمارهٔ 89 : حاکم ظالم به سنان قلم
شمارهٔ 90 : ز دور چرخ چه نالی ز فعل خویش بنال

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* شمع جانم را بکشت آن بی‌وفا
* جای دیگر روشنایی می‌کند
شعر کامل
سعدی
* آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
* یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است
شعر کامل
حافظ
* ز راه خاکساری کسب عزت کرده ام صائب
* که چون خورشید هم بالای سر، هم زیر پا باشم
شعر کامل
صائب تبریزی