صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1024

1. سعی در تحصیل اسباب جهان بی حاصل است

2. آنچه نتوان برد با خود، جمع آن بی حاصل است

3. نیل چشم زخم می باید سعادتمند را

4. شکوه کردن ای هما از استخوان بی حاصل است

5. می نماید هر چه هست آیینه از زیبا و زشت

6. خودستایی در حضور عارفان بی حاصل است

7. خاک در چشم توقع زن که در ایام ما

8. دولت بیدار چون خواب گران بی حاصل است

9. دانه از خاک فراموشان نمی آید برون

10. گریه کردن بر مزار رفتگان بی حاصل است

11. حاصلی جز بار دل نتوان ز سرو و بید یافت

12. عرض حاجت پیش این بی حاصلان بی حاصل است

13. چشم ریزش داشتن از چرخ مینایی خطاست

14. پیش ابر خشک وا کردن دهان بی حاصل است

15. نیست ممکن چرخ کجرو راست گردد با کسی

16. راستی چون تیر جستن از کمان بی حاصل است

17. حق شناسان بی نیازند از دلیل و رهنما

18. چون شود منزل عیان، سنگ نشان بی حاصل است

19. وقت خط سبز صائب غافل از خوبان مشو

20. در بهاران تن زدن در آشیان بی حاصل است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
* حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
شعر کامل
سعدی
* ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می‌رود
* وآن دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* باور از مات نباشد تو در آیینه نگه کن
* تا بدانی که چه بودست گرفتار بلا را
شعر کامل
سعدی