صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1091

1. دیده هر کس که حیران است در دنبال اوست

2. هر که از خود می دود بیرون به استقبال اوست

3. سرو سیمینی کز او مجنون بیابانی شده است

4. حلقه چشم غزالان حلقه خلخال اوست

5. از کمند عشق برق و باد نتوانست جست

6. وای بر صیدی که این صیاد در دنبال اوست

7. قهرمان عشق دلها را مسخر کرده است

8. هر کجا آهی که بینی رایت اقبال اوست

9. نیست ممکن دل به جا ماندن درین وحشت سرا

10. بیخودی تمهید پرواز و تپیدن بال اوست

11. تشنه تیغ شهادت را مذاق دیگرست

12. ورنه آب زندگی در پرده تبخال اوست

13. باشد از سرگشتگی دور نشاطش برقرار

14. چون فلک ها مرکز پرگار هر کس خال اوست

15. سرنمی آید به سامان تا ز سامان نگذرد

16. دل نمی گردد پریشان تا پریشان حال اوست

17. نیست صائب غیر شهباز سبک پرواز دل

18. لامکان سیری که این نه بیضه زیر بال اوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر به اول نستندندی اصل شیرینی ز موم
* نخل مومین را رطب شیرین تر از قند آمدی
شعر کامل
خاقانی
* سیل دریا دیده هرگز برنمی گردد به جوی
* نیست ممکن هر که مجنون شد دگر عاقل شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* چند چون طفل ز انگشت کسی شیر کشد؟
* ز استخوان چند کسی ناز طباشیر کشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی