صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1132

1. هر که عاشق نیست خون در پیکرش افسرده ست

2. گفتگو با زاهدان تلقین خون مرده است

3. پشت سر بسیار خواهد دید عمر خضر را

4. از دم تیغ شهادت هر که آبی خورده است

5. در غم عاشق بود هر چند بی پرواست حسن

6. فکر بلبل غنچه را سر در گریبان برده است

7. بوی خون می آید امروز از لب میگون یار

8. تا به یاد او که دندان بر جگر افشرده است؟

9. در غریبی وا شود صائب دل ارباب درد

10. غنچه ما تا بود در بوستان پژمرده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وجود ظاهرم تا چند بینی
* که اطلس‌هاست اندر برگ توتی
شعر کامل
مولوی
* اشک بدخواهت از حسد چو بقم
* روی بدگویت از عنا چو زریر
شعر کامل
انوری
* ز خاک آفریدت خداوند پاک
* پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
شعر کامل
سعدی