صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1164

1. من نمی گویم ز گلزارت کسی گل چیده است

2. رنگ آن سیب زنخدان اندکی گردیده است

3. شمع خامش، شیشه خالی، جام عشرت سرنگون

4. عرصه بزم تو، میدان شبیخون دیده است

5. چشمه سوزن محیط بحر نتواند شدن

6. در دل تنگم شکوه عشق چون گنجیده است؟

7. نیست شیرین استخوان ما چو گوهر بی سبب

8. قطره ما سالها تلخی ز دریا دیده است

9. حسن هر خاری درین گلزار بر جای خودست

10. چون ز مژگان مو به چشم افتد بلای دیده است

11. مگذر از چشم تر ما این چنین دامن کشان

12. شبنم ما پنجه خورشید را تابیده است

13. کلک صائب تا رقم پرداز شد، دست صبا

14. داستان زلف را بر یکدگر پیچیده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ریزم ز مژه کوکب بی ماه رُخت شب ها
* تاریک شبی دارم با این همه کوکب ها
شعر کامل
جامی
* خوارم مکن که ریختن آب روی را
* با خون صد شهید مقابل نهاده اند
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* برون از خود ندارد چاره ای درد دل عاشق
* همان کف مرهم کافور باشد زخم دریا را
شعر کامل
صائب تبریزی