صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1228

1. زلف یار از جلوه خط پریشانی شکست

2. از غبار لشکر موران سلیمانی شکست

3. کشتی ما گر چه از موج خطر صد پاره شد

4. تخته ای هر پاره اش بر فرق طوفانی شکست

5. داغ منت چون کلف هرگز نرفت از چهره اش

6. هر که بر خوان فلک چون مه لب نانی شکست

7. اندکی از سینه پر شور ما دارد خبر

8. در کنار زخم هر کس را نمکدانی شکست

9. رو نگرداند ز تیغ آتشین آفتاب

10. هر که در راه طلب چون صبح دامانی شکست

11. دل ز راه عجز و دلدار از سر ناز و غرور

12. هر گلی طرف کلاه اینجا به عنوانی شکست

13. موجهای بحر یکرنگی به هم پیوسته است

14. از شکست خاطر ما کافرستانی شکست

15. از جنون، گفتم قلم بردار از من روزگار

16. در بن هر ناخنم سودا نیستانی شکست

17. از شکست بال، صائب در قفس خون می خورم

18. ای خوشا مرغی که بالش در گلستانی شکست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نرگست در طاق ابرو از چه خفتد بی خبر
* زانکه جای خواب مستان گوشهٔ محراب نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* چو خورشید گشت از جهان ناپدید
* شب تیره بر دشت لشکر کشید
شعر کامل
فردوسی
* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی