صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 125

1. شور عشقی کو، که رسوای جهان سازد مرا؟

2. بی نیاز از نام و فارغ از نشان سازد مرا

3. چند چون آب گهر باشم گره در یک مقام؟

4. خضر راهی کو، که موج خوش عنان سازد مرا

5. می گریزم در پناه بی خودی از خلق، چند

6. خودفروشی بنده این کاروان سازد مرا

7. خوشتر از کنج دهان یار می آید به چشم

8. گوشه ای کز دیده مردم نهان سازد مرا

9. می کنم پهلو تهی از قرب، تا کی چون صدف

10. چربی پهلوی گوهر، استخوان سازد مرا

11. وادی پیموده را از سرگرفتن مشکل است

12. چون زلیخا، عشق می ترسم جوان سازد مرا

13. بخیه از جوهر زنم بر چشم شوخ آیینه ا

14. چهره محجوب او گر دیده بان سازد مرا

15. جلوه دست و گریبان گل این بوستان

16. سخت می ترسم خجل از باغبان سازد مرا

17. استخوانم همچو صبح آغوش رغبت واکند

18. گر نشان تیر، آن ابرو کمان سازد مرا

19. گر چه خاک راه عشقم، می خورم خون گر به سهو

20. بادپیمایی طرف با آسمان سازد مرا

21. صائب از راز دهان او نیارم سر برون

22. فکر اگر باریک چون موی میان سازد مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با طلب مطلوب را همخانه می یابیم ما
* نور شمع از جبهه پروانه می یابیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* جرم بیگانه نباشد که تو خود صورت خویش
* گر در آیینه ببینی برود دل ز برت
شعر کامل
سعدی
* ز خانقاه به میخانه می‌رود حافظ
* مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد
شعر کامل
حافظ