صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1262

1. افسر زرین سر آزاده را در کار نیست

2. نقش عیب کاسه چینی است چون مودار نیست

3. باشد از تعبیر این خواب پریشان بی نیاز

4. اینقدر اندیشه در نظم جهان در کار نیست

5. مد احسان چون ندارد خامه شاخ بی بری است

6. نیشتر باشد رگ ابری که گوهربار نیست

7. مهر بر لب زن که در دیوان آن آیینه رو

8. طوطیان را آبروی سبزه زنگار نیست

9. از پرستاران دل افگار را داغی بس است

10. بهتر از دلسوز، شمعی بر سر بیمار نیست

11. نگذرد مینای می خشک از لب خاموش جام

12. پیش ارباب سخاوت حاجت گفتار نیست

13. باده خواران عیب هم را پرده داری می کنند

14. بزم می را رخنه ای چون دیده هشیار نیست

15. سعی در کردار بی گفتار مردان می کنند

16. رزق ما صائب به جز گفتار بی کردار نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز سروقد دلجویت مکن محروم چشمم را
* بدین سرچشمه‌اش بنشان که خوش آبی روان دارد
شعر کامل
حافظ
* سوختم در آتشش چون عود و زانم بیم نیست
* بیم آن دارم که دود من بگیرد دامنش
شعر کامل
سلمان ساوجی
* شبی که سرو تو شمع مزار من گردد
* چو گردباد به گردت غبار من گردد
شعر کامل
حزین لاهیجی