لینک اشتراک گذاری
کپی شد
صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1283

1. آه مظلومان برون آید ز لب بی اختیار

2. ناوک دلدوز را آسودگی در کیش نیست

3. گرچه از زخم زبان صائب نیاسودیم ما

4. شکر کز تیغ زبان ما دل کس ریش نیست

5. در دل بی آرزو راه غم و تشویق نیست

6. در جهان بی نیازی هیچ کس درویش نیست

7. از گرانجانی تو در بند علایق مانده ای

8. پیش آتش این نیستان کوچه راهی بیش نیست

9. از بلاها می کند ترک خودی ایمن ترا

10. لشگر بیگانه ای ملک ترا چون خویش نیست

11. می کند تر نان خشک خود به خوناب جگر

12. نعمت الوان اگر بر سفره درویش نیست

13. روزی ممسک ز جمع مال، تشویش است و بس

14. آنچه می ماند به زنبور از عسل جز نیش نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* چون نیست هیچ کس که به فریاد من رسد
* خود رقص می کنم چو سپند از نوای خویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز اهل درون باهش ترند آنان که بیرون درند
* اکثر به خاصان می دهد سلطان شراب ناب را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* به جانب سفر آن تُرک تندخو رفتست
* خبر دهید مرا کز کدام سو رفتست
شعر کامل
جامی