صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1423

1. شور در دل فکند لعل خموشی که تراست

2. خواب را تلخ کند چشمه نوشی که تراست

3. از لطافت، سخنی چند که در دل داری

4. می توان خواند ز لبهای خموشی که تراست

5. خواب را شوخی چشم تو رم آهو کرد

6. چه کند باده گلرنگ به هوشی که تراست؟

7. صرف خمیازه آغوش شود اوقاتش

8. هر که را چشم فتد بر بر و دوشی که تراست

9. ای بسا روز عزیزان که سیه خواهد کرد

10. از خط و زلف، رخ غالیه پوشی که تراست

11. سبزه تربتش از آب گهر سبز شود

12. هر که چشم آب دهد از در گوشی که تراست

13. چه بهشتی است که ایمان به گرو می گیرد

14. از فقیران، نگه باده فروشی که تراست

15. طرف دعوی صائب مشو ای بلبل مست

16. که دو هفته است همین جوش و خروشی که تراست

17. نیست ممکن که ترا پخته نسازد صائب

18. چون می تلخ درین میکده جوشی که تراست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کار من اینست که کاریم نیست
* عاشقم از عشق تو عاریم نیست
شعر کامل
مولوی
* با گل و بلبل اگر باد نه بوی تو رساند
* آن چرا جامه دران آمد و این نعره زنان
شعر کامل
جامی
* لعلت چو شکوفه عقد پروین دارد
* روی تو چو لاله خال مشکین دارد
شعر کامل
خاقانی