صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1436

1. آن که از بال هما افسر دولت می خواست

2. کاش از سایه دیوار قناعت می خواست

3. داشت از ریگ روان لنگر آرام طمع

4. آن که از جان سبکسیر اقامت می خواست

5. نیست گر مرتبه فقر زیاد از دولت

6. شاه از گوشه نشینان ز چه همت می خواست؟

7. داشت از جام نگون باده گلرنگ طمع

8. آن که آسودگی از افسر دولت می خواست

9. جرأت حرف که را بود به دیوان حساب؟

10. عذر تقصیر مرا گر نه خجالت می خواست

11. که به این عمر کم از عهده برون می آمد؟

12. گر خدا شکر به اندازه نعمت می خواست

13. زنگ در دل ز کلامم نتواند شد سبز

14. طوطیی همچو من آن آینه طلعت می خواست

15. داشت باران طمع از کاغذ ابری صائب

16. از لئیمان جهان آن که سخاوت می خواست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم در صنع الهی باز کن، لب را ببند
* بهتر از خواندن بود، دیدن خط استاد را
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر مرید پیر دیری خرقه خمری کن بمی
* زشت باشد دلق نیلی و شراب لعل فام
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* از آن افیون که ساقی در می‌افکند
* حریفان را نه سر ماند نه دستار
شعر کامل
حافظ