صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1439

1. صیقل روح و طباشیر جگر مهتاب است

2. جام شیری که برد دل ز شکر مهتاب است

3. شمع بالین من خسته تب گرم من است

4. شربت سرد من تشنه جگر مهتاب است

5. شمع روشن گهران روشنی از هم گیرد

6. رونق افروز می پاک گهر مهتاب است

7. این چه رمزست که در خانه دربسته دل

8. از فروغ رخ او تا به سحر مهتاب است

9. هر دلی مظهر انوار تجلی نشود

10. پیش مهر آن که کند سینه سپر مهتاب است

11. در دل ماست نهان یار و جهان روشن ازوست

12. ماه جای دگر و جای دگر مهتاب است

13. چشمه مست من رنگ نمی گرداند

14. در سرای من اگر سیل، گر مهتاب است

15. دل صائب نخورد آب ز هر ماه جبین

16. زنگ آیینه ارباب نظر مهتاب است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حریف مجلس ما خود همیشه دل می‌برد
* علی الخصوص که پیرایه‌ای بر او بستند
شعر کامل
سعدی
* اگر غفلت نهان در سنگ خارا می کند ما را
* جوانمردست درد عشق، پیدا می کند ما را
شعر کامل
صائب تبریزی
* به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
* به بند و دام نگیرند مرغ دانا را
شعر کامل
حافظ