صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1530

1. آتش از خشکی مغزم به دماغ افتاده است

2. برق در خانه ام از نور چراغ افتاده است

3. نیشتر می شکند در جگرم موی سفید

4. رعشه از خنده صبحم به چراغ افتاده است

5. آتشم در جگر از دیدن خورشید افتاد

6. یارب این پنبه خونین ز چه داغ افتاده است؟

7. این سیه مستی از اندازه می افزون است

8. چشم میگون که بر چشم ایاغ افتاده است؟

9. باده زنگ از دل مینا نتوانست زدود

10. تیرگی لازمه پای چراغ افتاده است

11. صائب از خامه من عنبر تر می ریزد

12. فکر آن زلف مرا تا به دماغ افتاده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شیطان راه ما نشود گندم بهشت
* ما را بس است نان جوین دیار خویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* سخنوران ز سخن پیش تو فرو مانند
* چنان کسیکه به پیمانه خورده باشد بنگ
شعر کامل
فرخی سیستانی
* زبان گندمین نان مرا پخته است در عالم
* چرا چون خوشه گردن کج به پیش این و آن دارم
شعر کامل
صائب تبریزی