صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1542

1. روح را جسم گران مانع شبگیر شده است

2. جای رحم است به سیلی که زمین گیر شده است

3. دامن دشت پر از آهوی آهوگیرست

4. بس که صیاد درین بادیه نخجیر شده است

5. هیچ کافر نشود دور ز آهو چشمان!

6. نافه را موی ازین واقعه چون شیر شده است

7. می زند دست به ترکش ز نیستان دایم

8. هر که چون شیر ز سر پنجه خود سیر شده است

9. هیچ کس را غم فردا نکند استقبال!

10. خواب من تلخ ز اندیشه تعبیر شده است

11. تیر از روح سیاووش مدد می طلبد

12. سینه گرم که دیگر هدف تیر شده است!

13. صائب از قحط هم آواز چنین خاموش است

14. طوطی از خامشی آینه دلگیر شده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سیل دریا دیده هرگز برنمی گردد به جوی
* نیست ممکن هر که مجنون شد دگر عاقل شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* معلم گو ادب کم کن که من ناجنس شاگردم
* پدر گو پند کمتر ده که من نااهل فرزندم
شعر کامل
سعدی
* ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
* که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید
شعر کامل
حافظ