صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1550

1. از دل خم می گلرنگ به جام آمده است

2. آفتاب عجبی بر لب بام آمده است

3. باده در سلسله تاک ندارد آرام

4. لب میگون تو تا بر لب جام آمده است

5. سرو چون سبزه خوابیده زمین گیر شده است

6. قدر رعنای که دیگر به خرام آمده است؟

7. اشک حسرت شده در ساغر خضر آب حیات

8. تا دگر تیغ که بیرون ز نیام آمده است؟

9. هاله از غیرت من حلقه ماتم شده است

10. تا به دلجوییم آن ماه تمام آمده است

11. از سیاهی چه خیال است برآید داغش

12. هر عقیقی که گرفتار به نام آمده است

13. ای بسا خام که بسیار به از پخته بود

14. عیب عنبر نتوان کرد که خام آمده است

15. می کند جوش گل و ناله بلبل فریاد

16. که ز می توبه درین فصل حرام آمده است

17. سیری از حرص مدارید توقع زنهار

18. که تهی چشم تر از حلقه دام آمده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خواهم از تیغت پس از قتل استخوان خود قلم
* تا کنم شرح غمت بر لوح خاک خود رقم
شعر کامل
جامی
* می زند مشت به رویم که مبین سوی حبیب
* هیچکس نیست چو من مشتکی از دست رقیب
شعر کامل
جامی
* درونت حرص نگذارد که زر بر دوستان پاشی
* شکم خالی چو نرگس باش تا دستت درم گردد
شعر کامل
سعدی