صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1552

1. خارخاری که ز رفتار تو در دل مانده است

2. خس و خاری است که از موج به ساحل مانده است

3. اثری کز من بی نام و نشان هست و بجاست

4. گل خونی است که بر دامن قاتل مانده است

5. نیست یک دل که در او گوهر انصاف بود

6. صدفی چند درین دامن ساحل مانده است

7. منزل دور به غیرت فکند رهرو را

8. دل ز نزدیکی راه است که کاهل مانده است

9. خشک مغزان گهر از بحر به ساحل بردند

10. کشتی ماست که در دامن ساحل مانده است

11. چیست خشت و گل فانی که بر آن تکیه کنند

12. اثر آن است که از مردم کامل مانده است

13. رسته گشتند ز زندان جهان یک جهتان

14. مهره ماست که در ششدر باطل مانده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در تاب توبه چند توان سوخت همچو عود
* می ده که عمر در سر سودای خام رفت
شعر کامل
حافظ
* ز اوقات گرامی آنچه صرف عشق می گردد
* به دیوان قیامت در حساب زندگی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* شب تنهاییم در قصد جان بود
* خیالش لطف‌های بی‌کران کرد
شعر کامل
حافظ