صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1606

1. خسته چشم تو صاحب نظری نیست که نیست

2. تشنه لعل تو روشن گهری نیست که نیست

3. این چه شورست که حسن تو به عالم افکند؟

4. که نمکدان ملاحت جگری نیست که نیست

5. بخیه شبنم و گل بر رخ کار افتاده است

6. ورنه حیران تو صاحب نظری نیست که نیست

7. نه همین ذره درین دایره سرگردان است

8. رقص سودای تو در هیچ سری نیست که نیست

9. عالم از حسن گلوسوز تو شد باغ خلیل

10. در دل سنگ تو تخم شرری نیست که نیست

11. میوه سرو که گفته است همین آزادی است؟

12. قامت سرکش او را ثمری نیست که نیست

13. نه همین لاله و گل نعل در آتش دارند

14. خار خار تو نهان در جگری نیست که نیست

15. فتنه هر دو جهان زیر سر خشت خم است

16. در خرابات مغان شور و شری نیست که نیست

17. نظر پست تو شایسته جولان کف است

18. ورنه در سینه دریا گهری نیست که نیست

19. چون کنم نسبت آن لعل به یاقوت عقیم؟

20. رو سفید از نمک او جگری نیست که نیست

21. برو ای عقل، به صحرای جنون پا مگذار

22. شیشه باری تو و اینجا خطری نیست که نیست

23. زهر دشنام بود قسمت عاشق، ورنه

24. در نهانخانه آن لب، شکری نیست که نیست

25. بعد ازین نامه مگر بر پر عنقا بندیم

26. ورنه با نامه ما بال و پری نیست که نیست

27. نه همین دیده شبنم ز نظربازان است

28. محو خورشید تو صاحب نظری نیست که نیست

29. گر چه از بیخبرانیم به ظاهر صائب

30. در فرامشکده ما خبری نیست که نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای شاد مرغزاری کان جاست ورد و نسرین
* از آب عشق رسته وین آهوان چریده
شعر کامل
مولوی
* گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم
* اول کسی که لاف محبت زند منم
شعر کامل
سعدی
* بهر قربانی آن چشم سیه باید ریخت
* خون هر آهوی مشکین که به دشت ختن است
شعر کامل
فروغی بسطامی