صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1660

1. ترا که عالم آیینه عالم آب است

2. چه احتیاج به تحصیل باده ناب است؟

3. به گرد راز دل ما که می تواند گشت؟

4. خزینه گهر ما به مهر گرداب است

5. ز عشق اگر نکنم گریه، نیست بیدردی

6. غبار خاطر من سنگ راه سیلاب است

7. ز چهره گل سیراب، رنگ شد سفری

8. هنوز شبنم بیدرد در شکرخواب است

9. دری که بر رخ زاهد به گل برآوردند

10. به چشم مردم ظاهرپرست محراب است

11. گرفته است تب احتیاج عالم را

12. مدار چرخ تنک مایه هم به دولاب است

13. ز سیل حادثه دلهای روشن آسوده است

14. درین خرابه متاعی که هست مهتاب است

15. چرا صدف نکند چاک، سینه را صائب؟

16. درین زمانه که گوهرشناس نایاب است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدی از جور فراقت همه روز این می‌گفت
* عهد بشکستی و من بر سر پیمان بودم
شعر کامل
سعدی
* منه دل بر وفای چرخ کجرو هوش اگر داری
* که دستش هر زمان چون تاک بر دوش دگر باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* اندک اندک جمع مستان می‌رسند
* اندک اندک می پرستان می‌رسند
شعر کامل
مولوی