صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1729

1. بهشت یک ورق از لاله زار دماغ من است

2. بهار برگ خزان دیده ای ز باغ من است

3. ز درد و داغ، بهاری است عشق شورانگیز

4. که سنبلش ز پریشانی دماغ من است

5. اگر به شیشه گردون کنند، می شکند

6. ز جوش عشق شرابی که در ایاغ من است

7. دلی که سوخت به داغ خلیل، می داند

8. که آتش دگران است عشق و باغ من است

9. اگر چه کنج لب یار را حلاوتهاست

10. کجا به چاشنی گوشه فراغ من است؟

11. غبار دیده یعقوب، سد راه شده است

12. وگرنه یوسف گم گشته در سراغ من است

13. دگر دل که خراشیده ام نمی دانم؟

14. که ناخن مه نو در کمین داغ من است

15. مرا چگونه کند صائب آسمان خس پوش؟

16. که نور روزن خورشید از چراغ من است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* داغی که به امید نمک چشم گشوده است
* مپسند که از مرهم کافور شود خشک
شعر کامل
صائب تبریزی
* مباش وقت سحر بی ستاره ریزی اشک
* که نور چهره گردون ز گریه سحری است
شعر کامل
صائب تبریزی
* سخن خویش به بیگانه نمی‌یارم گفت
* گله از دوست به دشمن نه طریق ادب‌ست
شعر کامل
سعدی