صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1744

1. گشاد دل به سخنهای آشنا بسته است

2. نشاط گل به سبکدستی صبا بسته است

3. تو گم نگشته ای از خویشتن، چه می دانی

4. که شمع رشته به انگشت خود چرا بسته است؟

5. مکن ملاحظه از شرم، حرف ما بشنو

6. که این طلسم به یک حرف آشنا بسته است

7. ز نقش اطلس و دیبا موافقت مطلب

8. که نقشهای موافق به بوریا بسته است

9. گناه روی به آیینه می کند نسبت

10. سیه دلی که کمر در شکست ما بسته است

11. چو موج محو شو اینجا که تخته تعلیم

12. در رسیدن دریا به ناخدا بسته است

13. ندیده سختی از ایام، دل نگردد نرم

14. که روسفیدی گندم به آسیا بسته است

15. فراغبال درین بوستان نمی باشد

16. که بوی سنبل و گل، دام در هوا بسته است

17. قدم ز خاک شهیدان کشیده ای عمری است

18. نصیحت که به پای تو این حنا بسته است؟

19. نماند ناخن تدبیر در کفم صائب

20. که این گره به سر زلف مدعا بسته است؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهر تسکین دل افگار من مسکین طبیب
* ساخت صد مرهم ولی مرهم نمی سازد مرا
شعر کامل
جامی
* از آن ساغر که نرگس داده پیوست
* شقایق خورده و افتاده سرمست
شعر کامل
وحشی بافقی
* هر کو عمل نکرد و عنایت امید داشت
* دانه نکاشت ابله و دخل انتظار کرد
شعر کامل
سعدی