صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1775

1. به غیر دل که عزیز و نگاه داشتنی است

2. جهان و هر چه در او هست، واگذاشتنی است

3. نظر به هر چه گشایی درین فسوس آباد

4. دریغ و درد بر اطراف او نگاشتنی است

5. چه بسته ای به زمین و زمان دل خود را؟

6. گذشتنی است زمان و زمین گذاشتنی است

7. ترا به خاک زند هر چه را برافرازی

8. به غیر رایت آهی که برفراشتنی است

9. همین سرشک ندامت بود دل شبها

10. درین زمین سیه، دانه ای که کاشتنی است

11. به شکر این که ترا چشم دل گشاده شده است

12. به هر چه هست، ز عبرت نظر گماشتنی است

13. کسی که درد دلش را فشرده، می داند

14. که درد نامه صائب به خون نگاشتنی است

15. اگر به خون ننویسی، به آب زر بنویس

16. که عزت سخن اهل درد، داشتنی است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ثنا و حمد بی‌پایان خدا را
* که صنعش در وجود آورد ما را
شعر کامل
سعدی
* به هیچ جا نرسد هرکه همتش پست است
* پرشکسته خس وخار آشیانه شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر من آلوده دامنم چه عجب
* همه عالم گواه عصمت اوست
شعر کامل
حافظ