صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1833

1. فغان که گرد سر او نمی توانم گشت

2. چو زلف بر کمر او نمی توانم گشت

3. همیشه گرد دلش بی حجاب می گردم

4. اگر چه گرد سر او نمی توانم گشت

5. ز بس که تیر نگاهش بلند پروازست

6. ز دور در نظر او او نمی توانم گشت

7. مرا ز بی پر و بالی غمی که هست این است

8. که گرد بام و در او نمی توانم گشت

9. ازان ز هر دو جهان بیخبر شدم صائب

10. که غافل از خبر او نمی توانم گشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حدیث عشق به طومار در نمی‌گنجد
* بیان دوست به گفتار در نمی‌گنجد
شعر کامل
سعدی
* ضرورتست که آحاد را سری باشد
* وگرنه ملک نگیرد به هیچ روی نظام
شعر کامل
سعدی
* ز سروقد دلجویت مکن محروم چشمم را
* بدین سرچشمه‌اش بنشان که خوش آبی روان دارد
شعر کامل
حافظ