صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1849

1. دلم ز گریه مستانه هم صفا نگرفت

2. فغان که آب شد آیینه و جلا نگرفت

3. نیامد از ته حرف شکوه ام به زبان

4. شرر ز آتش آسوده ام هوا نگرفت

5. کجا به مردم بیگانه انس می گیرد؟

6. رمیده ای که سلامی ز آشنا نگرفت

7. ز چشم، کاسه دریوزه سیر چشمی من

8. به رنگ بی بصران پیش توتیا نگرفت

9. ز مد عمر، نصیبش سیاهکاری بود

10. کسی که سرخط مشق جنون ز ما نگرفت

11. شود به باد کجا حکم او روان چون آب؟

12. سبکروی که هوا را به زیر پا نگرفت

13. بس است سایه تیر تو استخوان مرا

14. مرا به زیر پر و بال اگر هما نگرفت

15. کجا رسدبه گریبان مدعا صائب؟

16. که دست کوته ما دامن دعا نگرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو درخت قامتش دید صبا به هم برآمد
* ز چمن نرست سروی که ز بیخ برنکندش
شعر کامل
سعدی
* در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
* من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* این زمان در زیر بار کوه منت می روم
* من که می دزدیدم از دست نوازش دوش را
شعر کامل
صائب تبریزی