صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1885

1. سرچشمه نشاط دل پاک گوهرست

2. تا دل شکفته است، سخن تازه و ترست

3. جز حرف تلخ عشق کز او تازه است جان

4. دل می گزد اگر همه قند مکررست

5. مجنون پاکباز بود فارغ از حساب

6. دیوانه را چه کار دیوان محشرست؟

7. حقی که هست دختر رز را به میکشان

8. در پیش حق شناس به از شیر مادرست

9. تخت است دل چو از غم ایام شد سبک

10. سر چون گران شود ز می لعل، افسرست

11. ماه تمام، گاه شود بدر و گه هلال

12. دوری که برقرار بود دور ساغرست

13. باشد به خون غم می گلرنگ تشنه تر

14. شاهین اگر چه تشنه به خون کبوترست

15. هر چند می کند می گلرنگ کار خویش

16. از دست ساقیان گل اندام خوشترست

17. در بحر بیکنار نگیرد قرار موج

18. هر ناز او مقدمه ناز دیگرست

19. زان تیغ الحذر که ز پیچ و خم میان

20. در چشم موشکاف، سراپای جوهرست

21. زین صیدها که هست درین طرفه صیدگاه

22. در پای خم شکار بط می نکوترست

23. صائب کجا ز درگه صاحبقران رود؟

24. دولت درین سرا و گشایش درین درست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن گوی که طاقت جوابش داری
* گندم نبری به خانه چون جو کاری
شعر کامل
سعدی
* این تطاول که کشید از غم هجران بلبل
* تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست
* گر امید وصل باشد همچنان دشوار نیست
شعر کامل
سعدی