صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1928

1. از سینه صافی دل بی کینه روشن است

2. دل بی غبار باشد اگر سینه روشن است

3. گوری است تار، خانه تن بی فروغ دل

4. از گوهرست اگر دل گنجینه روشن است

5. پرداز سینه کن، چه ورق می کنی سیاه؟

6. جام جهان نماست اگر سینه روشن است

7. چون نافه خون خویش اگر مشک کرده ای

8. از مو به موی خرقه پشمینه روشن است

9. سی شب چراغ میکده روشن بود ز می

10. مسجد ز شمع در شب آدینه روشن است

11. آمیزشی که هست به هم نیش و نوش را

12. از شیشه نبات چو آیینه روشن است

13. دیگ توانگران دو سه روزی بود به جوش

14. دایم اجاق فقر ز کشکینه روشن است

15. پنهان مکن، کز آینه صاف روی تو

16. بر اهل دید صحبت دوشینه روشن است

17. اندیشه از سیاه دلان جهان مکن

18. صائب اگر ترا دل بی کینه روشن است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرچه دست سرو کوتاه است از دامان گل
* سرو بالایی که ما داریم سر تا پا گل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* از آن اهل دل در پی هرکسند
* که باشد که روزی به مردی رسند
شعر کامل
سعدی
* سرو سهی که هست شب و روز در قیام
* چون قامتت بدید بر او فرض شد نماز
شعر کامل
خواجوی کرمانی