صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1934

1. طومار زلف شرح پریشانی من است

2. آیینه فرد دفتر حیرانی من است

3. موجی که نوح را به کمند خطر کشد

4. باد مراد کشتی طوفانی من است

5. مو از سرم چو دود ز آتش هوا گرفت

6. مجنون کجا به بی سر و سامانی من است؟

7. بهر خلاص، ناز شفاعت نمی کشد

8. آن یوسف غیور که زندانی من است

9. از صحبت غبار بهم رو نمی کشد

10. آیینه داغ صافی پیشانی من است

11. عریان شدم ز پیرهن سایه و هنوز

12. عشق غیور در پی عریانی من است

13. صائب چگونه دست ز دامن بدارمش؟

14. سودای عشق، همسفر جانی من است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به کام تا نرساند مرا لبش چون نای
* نصیحت همه عالم به گوش من بادست
شعر کامل
حافظ
* چون قمری از این رشک ننالد به چمن ها
* کاین اشک روان را به من آن سرو روان داد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* مهر از سر نامه برگرفتم
* گفتی که سر گلابدانست
شعر کامل
سعدی