صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1942

1. محتاج کی به نشأه می چشم مست توست؟

2. پر خون دهان جام می از پشت دست توست

3. چون تاک در سراسر این باغ و بوستان

4. هر نخل سرکشی که بود زیر دست توست

5. لعلی که ساخته است نگین دان ز تاج زر

6. خونین جگر به خانه زین از نشست توست

7. ساید کلاه گوشه قدرش به آسمان

8. هر سر که در قلمرو ایجاد، پست توست

9. نظارگی ز سرو تو چون راست بگذرد؟

10. جایی که آبهای روان پای بست توست

11. زین پیش زلف در خم دل بود و این زمان

12. هر جا دلی است در خم زلف چو شست توست

13. از باده دست شستن من از صلح نیست

14. گر توبه می کنم به امد شکست توست

15. از می شود شعور تو هر لحظه بیشتر

16. فریاد من ز حوصله دیر مست توست

17. سرپنجه تصرف خورشید و ماه را

18. خواهد به چوب بستن، اگر دست دست توست

19. جود تو بی سؤال به سایل عطا کند

20. قفلی که بی کلید شود باز، دست توست

21. محرومی از وصال پریزاد معنوی

22. صائب گناه دیده صورت پرست توست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شراب لعل و جای امن و یار مهربان ساقی
* دلا کی به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ
* ما ز یاران چشم یاری داشتیم
* خود غلط بود آن چه ما پنداشتیم
شعر کامل
حافظ
* رزق اگر بر آدمی عاشق نمی باشد، چرا
* از زمین گندم گریبان چاک می آید برون؟
شعر کامل
صائب تبریزی