صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1958

1. از رفتن تو باغ پریشان نشسته است

2. گل در کمین چاک گریبان نشسته است

3. دامن کشیدن از کف عشاق سهل نیست

4. یوسف ازین گناه به زندان نشسته است

5. در روزگار کشتی عاشق شکست ما

6. دریا به خواب رفته و طوفان نشسته است

7. شوریده ای کجاست قدم در میان نهد؟

8. شد مدتی که شور بیابان نشسته است

9. در راه خاکساری ما چوب منع نیست

10. این گرد بر بساط سلیمان نشسته است

11. شد مدتی که داغ سیه روزگار ما

12. در انتظار صبح نمکدان نشسته است

13. از حال دل مپرس که با اهل عقل چیست

14. دیوانه ای میانه طفلان نشسته است

15. تا آمده است سینه صائب به جوش فکر

16. از جوش، بحر قلزم و عمان نشسته است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جان عشاق سپند رخ خود می‌دانست
* و آتش چهره بدین کار برافروخته بود
شعر کامل
حافظ
* ضرورتست که نیک کند کسی که شناخت
* که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
شعر کامل
سعدی
* بخت جوان دارد آن که با تو قرینست
* پیر نگردد که در بهشت برینست
شعر کامل
سعدی