صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 20

1. از جهان تا رشته تابی دسترس باشد ترا

2. هر سر خاری درین وادی عسس باشد ترا

3. چند از آمیزش دریای وحدت چون حباب

4. پرده دار چشم کوته بین، نفس باشد ترا؟

5. تا تو می لرزی به تار و پود هستی همچو موج

6. قسمت از دریای گوهر خار و خس باشد ترا

7. چشم بی شرم تو سیری را نمی داند که چیست

8. در تلاش رزق تا حرص مگس باشد ترا

9. چون شرر در سنگ، بی برگی ترا دارد ضعیف

10. می شوی سرکش اگر یک مشت خس باشد ترا

11. می شوی افتاده تر، هر چند برخیزی ز جا

12. تا ز مردم دستگیری ملتمس باشد ترا

13. شرم دار از حق، منال از بی کسی چون ناکسان

14. کیست آخر عالم ناکس که کس باشد ترا

15. از گرفتاران خود، صیاد می گیرد خبر

16. فکر روزی، چند در کنج قفس باشد ترا

17. آرزو کرده است آبستن ترا همچو زنان

18. زان ز دنیا هر زمان چیزی هوس باش ترا

19. صرف در پرداز دل کن قوت بازوی خویش

20. در جهان تیره صائب تا نفس باشد ترا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا طبیعت زعفران را رنگ اعدای تو دید
* مایهٔ شادی جدا کرد از مزاج زعفران
شعر کامل
سنایی
* سیلی از گریهٔ من خاست ولی می‌ترسم
* که بلایی رسد آن سرو سهی بالا را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* برف پیری می‌نشیند بر سرم
* همچنان طبعم جوانی می‌کند
شعر کامل
سعدی