صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2040

1. دلهای غم ندیده پذیرای پند نیست

2. آنجا که درد نیست، سخن سودمند نیست

3. بسیار چاره هست که از درد بدترست

4. صد چشم بد، برابر دود سپند نیست

5. ما را به بخت شور خود ای دوست واگذار

6. بادام تلخ در خور آغوش قند نیست

7. نتوان گرفت دامن معنی به دست ناز

8. جز پیچ و تاب، صید سخن را کمند نیست

9. نگرفت پیش اشک مرا منع آستین

10. سیلاب را ملاحظه از کوچه بند نیست

11. لب بسته همچو غنچه تصویر زاده ایم

12. ما را خبر ز چاشنی نوشخند نیست

13. صد دل چو تار سبحه به یک رشته می کشد

14. کوتاهیی در آن مژه های بلند نیست

15. امروز عیسیی که به درد سخن رسد

16. صائب درین زمانه نادردمند نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
* باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
شعر کامل
سعدی
* آن زلف مکن شانه که زنجیر دل ماست
* بر هم مزن آن سلسله را شانه نگه دار
شعر کامل
وحشی بافقی
* چنین است کردار این گنده پیر
* ستاند ز فرزند پستان شیر
شعر کامل
فردوسی