صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2057

1. از پیچ و تاب جسم، روان را ملال نیست

2. در ساز، نغمه را خبر از گوشمال نیست

3. آزادگان ز خست افلاک فارغند

4. سرو بهشت را غمی از خشکسال نیست

5. روشندلان ز مرگ محابا نمی کنند

6. خورشید را ملاحظه ای از زوال نیست

7. اظهار فقر کار فرومایگان بود

8. آنجا که فقر هست زبان سؤال نیست

9. از پاشکستگان چراغ است تیرگی

10. در هر سری که عقل بود بی ملال نیست

11. در کیش ما که لاف تمامی بود ز نقص

12. اظهار نقص هر که کند بی کمال نیست

13. اهل کمال را لب اظهار خامش است

14. منت پذیر ماه تمام از هلال نیست

15. صائب هزار پله ز خاکم فتاده تر

16. در وادیی که نقش قدم پایمال نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن زلف مکن شانه که زنجیر دل ماست
* بر هم مزن آن سلسله را شانه نگه دار
شعر کامل
وحشی بافقی
* فغان که در حرم وصل بار همچو سپند
* مرا نشستن و برخاستن یکی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* زاهدان تیغ زبان برخاکساران می کشند
* در زمین نرم طوفان می کند جاروب خشک
شعر کامل
صائب تبریزی