صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2120

1. در پاس نفس می گذرد عمر عزیزش

2. هر سوخته جانی که دلش همدم غیب است

3. هر کس کهخبر می دهد از راز حقیقت

4. زنهار مکن گوش که نامحرم غیب است

5. این زخم که از تیغ قضا بر جگر ماست

6. موقوف به روی دلی از مرهم غیب است

7. در چشم سیه خانه نشینان شهادت

8. دیدار بتان روزنه عالم غیب است

9. یک مو خبر از راز دهان تو ندارد

10. صائب که دلش آینه عالم غیب است

11. روشنگر آیینه دلها دم غیب است

12. میراب جگرسوختگان شبنم غیب است

13. شیرازه مجموعه دلهای پریشان

14. تاری ز سر زلف خم اندر خم غیب است

15. فیضی که دهد همچو مسیحا به نفس جان

16. در پرده عصمتکده مریم غیب است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا در خانه سروی هست کاندر سایه قدش
* فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم
شعر کامل
حافظ
* هر چه نه پیوند یار بود بریدیم
* وان چه نه پیمان دوست بود شکستیم
شعر کامل
سعدی
* ازان حسن تمام اجزا کسی چون چشم بردارد؟
* که دریک کاسه دارد نقل و می چشم چو بادامش
شعر کامل
صائب تبریزی